تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۹
کد خبر : 1243

فاطمه سالارنیا

شهید ۱۴ ساله ای که معتقد بود باید جان خود را فدای اسلام و مسلمین کند

شهید ۱۴ ساله ای که معتقد بود باید جان خود را فدای اسلام و مسلمین کند
تاریخ پر است از رشادت‌های نوجوانان دانش‌آموزی که برای دفاع از خاک میهن خود، غیورانه به جنگ با دشمن رفتند و شهادت را برگزیدند

شهید پرویز لک‌زائی در تاریخ اول فروردین ۱۳۴۷ در خانواده‌ای کاملاً مذهبی و کشاورز در روستای یلمه‌سالیان در محله قاسم آباد دیده به جهان گشود و تمام مراحل زندگی خود را در آنجا سپری کرد. در دوران کودکی علاقه زیادی به خواندن قرآن و کتاب داشت و در مراسمات به خصوص ایام محرم در مسجد مداحی می کرد و بیشتر اوقات کتاب‌های شهید مطهری و آیت‌الله دستغیب را مطالعه می کرد. از ویژگی‌های شهید چهره نورانی و همیشه با وضو بودن او بود و سعی می‌کرد تمام نماز‌های خود را در مسجد بخواند و همچنین ارادت خاصی به ائمه معصومین علیهم‌السلام به خصوص حضرت فاطمه(س) داشت و دعای ندبه و زیارت عاشورا را بسیار قرائت می‌کرد.

روحیه شهید پرویز لک‌زائی بسیار شاد و با انگیزه بود و خستگی در تن نداشت و اعتقاد داشت که باید جان خود را فدای اسلام و مسلمانان کند. در آن موقع بسیجیان در پایگاه های بسیج نگهبانی می‌دادند و او هم مثل آنها بلکه بیشتر از آنها نگهبانی می‌داد و چون سن ایشان کم بود به او اسلحه نمی‌دادند اما با این حال ناراحت نمی‌شد و تکلیف خود را انجام می داد. شهید لک‌زائی روحیه ایثار و از خودگذشتگی غیر قابل توصیفی داشت و از نظر برخورد اجتماعی بسیار آرام بود و با دیگران برخورد نرم و دوست داشتنی داشت و یکی از افراد کم نظیر منطقه بود. هر وقت کاری به او سپرده می‌شد به نحو احسن انجام می‌داد و در مراسمات فعالیت‌های خوبی داشت.

به نقل از مادر شهید پرویز لک‌زائی:  پسرم در جبهه بود و در عملیات‌ها شرکت می‌کرد در یکی از شب ها فکر کنم شب دوازدهم بود که به جنگ رفته بود به خوابم  آمده بود که با من خداحافظی کند، جلوی در ایستاد. گفتم مادر بیا داخل گفت وقت ندارم برای خداحافظی آمده‌ام و سریع خداحافظی کرد و رفت. روز بعد شخصی آمد و نامه‌ای به ما داد وقتی من نامه را در دست حاج حسن دیدم می‌دانستم که خبر از پرویز آورده و هنگامی که حاج حسن به خانه آمد نامه را باز کرد و داخلش نوشته بود که فرزند شما مجروح شده و الان در بیمارستان گرگان بستری است، وقتی این حرف را شنیدم متوجه شدم که اتفاقی پیش آمده و تا صبح آرام و قرار نداشتم، صبح حاج حسن رفته بود گرگان تا پرویز را ببیند به او اطلاع دادند که فرزند آنها از قبل شهید شده بود که برای تحویل پیکر شهید گفتیم شما را اینگونه بیاوریم که نگران نشوید. در آن روز شهید پرویز لک‌زائی به همراه هفت نفر دیگر از همرزمانش در گرگان تشییع شد و پس از آن پیکر او را  تحویل دادند و به خانه آوردند و تمام محله غرق در گریه بودند اما من هم خوشحال بودم که پسرم شهید شده است و هم ناراحت بودم که پسرم را از دست دادم ولی خوشحالی من بیشتر بود چون میدانستم در قیامت شفیع ما خواهد شد ان‌شاءالله…

گفتی است  شهید پرویز لک‌زائی اصالتا سیستانی و اهل  بخش وشمگیر است که در ۲۱ مرداد ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۳ در مهران به وسیله بمباران هوایی نیروهای بعثی به شهادت رسید و مزار پاک و مطهر این شهید در زیارتگاه زکریای پیامبر واقع در بخش وشمگیر می‌باشد.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.